پيامهاي ارسالي
+
اينک که جان به لب وَ لبِ ما به جان رسيد
اين خنجر از شماست که تا استخوان رسيد
زين آسيا شراره به هفت آسمان رسيد
“اين نوبت از کسان به شما ناکسان رسيد
نوبت ز ناکسان شما نيز بگذرد”
کفش هاي مکاشفه
102/12/14
جوادتبريزي
تا بوسهاي به من ز لب دلستان رسيد
جانم به لب رسيد و لب من به جان رسيد......ساغول@};-
عقيل صالح
ممنونم که انتخابمو پسنديديد.
*قاصدك*
فرياد که از هجر تو جانم به لب آمد، هيهات که دور از تو همه سال چنينم
عقيل صالح
{a h=ghasedak2007}قاصدك{/a} @};-
+
و حسنک را سوي دار بردند و بجايگاه رسانيدند. بر مرکبي که هرگزننشسته بود نشانيدند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد و آواز دادند که سنگ زنيد. هيچکس دست بسنگ نميکرد و همه زار ميگريستند، خاصه نشاپوريان. پس مشتي رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود، که جلادش رسن بگلو افکنده بود و خبه کرده.
کفش هاي مکاشفه
102/12/14
+
باشد که نباشيم که بدانند نماندن بلديم...
mariii
101/11/5
+
هر که رنگش بيش، قدرش بيشتر...
.: ام فاطمه :.
101/7/29
+
چه نکو طريق باشد که خدا رفيق باشد...
در انتظار آفتاب
101/7/25
+
تمام راههايي که رفته ام، مرا به خود بازگرداند، گويي چيزي نبوده ام جز نامه اي به خويشتن...
.: ام فاطمه :.
101/6/5
+
Acimasiz olma shimdi bu kadar
Dün gibi dün gibi çekip gitme
Birakda sarilayim ayaklarina
...Kum gibi kum gibi ezip geçme
جوادتبريزي
101/5/31