پيام
+
پاييز هم گذشت و بجز حسرتش نماند، مثل خودت که رفتي و ديگر نيامدي...
طنين آرامش
96/11/9
طنزکاريکاتوردکترسخني
سلام پاييز قبل رفتن اش چتر خزانش را روي زمين مي گستراند تابرف وباران طبيعت را به خواب زمستاني برد پس هيچ رفتن واقعي در اين بين نيست بلکه آمادگي براي استقبال از بهاري نو و شکوفه هاي جديد محبت
عقيل صالح
شاعر اين رو نفي نمي کنه، فقط از يک حسرت صحبت کرده، به نظرتون در گفتن شعر احساس بايد باشه يا خير؟
طب فوق تخصص دکترسخني
{a h=aqilsaleh}عقيل صالح{/a}دوست خوبم کاملا درسته اما حسرت احساس افراد نااميدي هست که براي از دست دادن ها فغان وناله ميکنند ولي اميداز آن احساسات کساني است که طبيعت را در هرحالت تغييرش مي بيبنند و به زيبايي مي ستايند براي همين متاسفانه اکثر شاعران افسرده و ژوليده واز خود بيخود ميشوند و از جامعه گوشه نشيني ميکنند چون در درون حسرت از دست دادنهايشان غوطه ورند
عقيل صالح
بالاخره شاعرو مي بخشيد؟؟؟
هما بانو
:)
عقيل صالح
{a h=haftasman}2 هفت آسمان{/a} خدا نکنه، بله شعرشون محشره. خب خدا رو شکر که يه نفر پيدا شد خوشش بياد، قصد داشتم شاعرو مجبور کنم توبه نامه بنويسه...