شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ يا رب چه شد گروه طبيبان شهر ما سر بر من فتاده به بستر نمي‌زنند...
عالي@};-،...اين آخرين شعراستادشهريارتبريزي است.....ياران چرا به خانه ما سر نمي زنند آخر چه شد که حلقه بدين در نمي زنند دايم پرنده اند به هر بام و بر دلي ديگر به بام خانه ما سر نمي زنند پنداشتند همچو درختي تكيده ام سنگي از آن به شاخه بي بر نمي زنند چرخد نظام كار به دوران به سيم و زر دستي به كار مضطر بي زر نمي زنند
يا رب چه شد گروه طبيبان شهر ما سر بر من فتاده به بستر نمي زنند.....مردم دريغ مرده پرستند شهريار كاندر حيات سر به هنرور نمي زنند.
متشکرم، بله، بنده را نيز خوشتر آمد که بيتي از آخرين شعر استاد را با دوستان اينجا به اشتراک بگذارم.
mariii
تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد رفيق همبلاگي گرامي
متشکرم عضو گرامي پارسي يار .
عقيل صالح
رتبه 0
0 برگزیده
484 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
عقيل صالح عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top