شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ ما سپر انداختيم گر تو کمان مي‌کشي گو دل ما خوش مباش گر تو بدين دلخوشي گر بکشي بنده‌ايم ور بنوازي رواست ما به تو مستأنسيم تو به چه مستوحشي گفتي اگر درد عشق پاي نداري گريز چون بتوانم گريخت تا تو کمندم کشي ديده فرو دوختيم تا نه به دوزخ برد باز نگه مي‌کنم سخت بهشتي وشي
غايت خوبي که هست قبضه و شمشير و دست، خلق حسد مي‌برند چون تو مرا مي‌کشي، موجب فرياد ما خصم نداند که چيست، چاره مجروح عشق، نيست به جز خامشي، چند توان اي سليم آب بر آتش زدن، کآب ديانت برد رنگ رخ آتشي، آدمي هوشمند عيش ندارد ز فکر، ساقي مجلس بيار آن قدح بي هشي، مست مي عشق را عيب مکن سعديا، مست بيفتي تو نيز گر هم از اين مي چشي...
عقيل صالح
رتبه 0
0 برگزیده
484 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
عقيل صالح عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top